به نام خدا

با سلام و عرض ادب و خسته نباشید

سوالاتی داشتم پیرامون چند حدیث

چند روز پیش چشمم در یک سایتی به این احادیث افتاد :

امام جعفر صادق: هیچ عمل نیکی نزد خداوند بهتر و ثوابش زیادتر از دادن پول به امام نیست !
یک درهم که به امام برسد, بهتر از دو میلیون درهمیست که در راه خیر دیگر صرف شود.
من در حالی که ثروتم از تمام اهالی مدینه بیشتر است , باز هم از شما پول میگیرم ,زیرا هدفم این است که شما پاکیزه شوید!
اصول کافی , جلد دوم ,صفحه های 488
منبع:
اصول کافی
5- عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عـَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَيَّاحٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا مَيَّاحُ دِرْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ أَعْظَمُ وَزْناً مِنْ أُحُدٍ
اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 5
ترجمه روايت شريفه :
حـسـن بن مياح گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: اى مياح : يك درهم كه به امام برسد، از كوه احد سنگين تر است
6- عـَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ دِرْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ
اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 6
ترجمه روايت شريفه :
امام صادق عليه السلام فرمود: يك درهم كه به امام برسد. بهتر است از دو ميليون درهمى كه در راه خير ديگر صرف شود.
7- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنِّى لاَخُذُ مِنْ أَحَدِكُمُ الدِّرْهَمَ وَ إِنِّى لَمِنْ أَكْثَرِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَالًا مَا أُرِيدُ بِذَلِكَ إِلَّا أَنْ تُطَهَّرُوا
اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 7
ترجمه روايت شريفه :
ابـن بـكـيـر گـويـد: شـنـيـدم امـام صـادق عـليـه السـلام مـى فـرمـود، مـن از يك نفر از شما پـول درهـم مـى گـيـرم ، در صـورتـى كـه از هـمـه اهـل مـديـنـه متمول ترم ، فقط مقصودم اين است كه شما پاكيزه شويد.

1.ابتدا میخواستم بدانم که این احادیث چقدر اعتبار دارند ؟ آیا اصلا همچین احادیثی در اصول کافی هستند یا خیر , کلا چقدر معتبر هستند و صحیح ؟! ...

2.خوب معنا و مفهوم این احادیث چیست ؟

3.مگر پیامبر (ص) نفرمودند که : من بابت رسالتم از شما مزدی نمیخواهم و پاداش من نزد خداست ؟
مگر خداوند در قرآن به پیامبر (ص) نفرمودند که به آنها بگو من از شما مزدی نمیخواهم وپاداش من نزد خداست ؟
مگر امامان (ع) پیرو پیامبر (ص) و پیرو سنت پیامبر (ص) و پیرو دستورات قرآن نیستند ؟
پس این مزد و پول بابت چیست ؟!

در این سایت ها متاسفانه این شبهه را ایجاد کرده اند که امامان (ع) شیاد بودند و میخواستند از مردم پول بگیرند .

خواهشمندم این موضوع را به طور کامل برای بنده شرح دهید ...

باز دز سایت دیگر چشمم به مطالب دیگری نیز افتاد :

در کتاب تجارب السلف از هندوشاه نخجوانی چنین شرح داده شده که :علی در شهر"ینبع"زمین ها و املاک پر ارزش داشته است،تنها یکی از نخلستانهای او در این شهر سالیانه 40 هزار دینار (حدود یک و نیم میلیون دلار) درآمد داشته.همانطوری که جعفر صادق نیز گفته:علی در هنگام نماز انگشتری به دیگری هدیه داد که وزن حلقه اش 4 مثقال و وزن نگینش 5 مثقال یاقوت سرخ بوده است ارزش این انگشتر برابر خراج یک سال کشور شام بود.

4.مگر نمیگویند که حضرت علی (ع) ساده زیست بودند ؟ مگر نمیگویند که ایشان تهی دست بودند ؟ مگر نمیگویند که گاهی وقت ها حتی نان خشک هم برای خوردن در خانه نداشتند ؟
مگر نمیگویند که حضرت علی (ع) بخاطر تهی دستی و فقر برای ازدواج با حضرت زهرا (س) پا پیش نمیگذاشتند ؟ پس این احادیث و مطالب ظاهرا متناقض چیست ؟

با تشکر

پرسش 1:
پرسش: پرشي پيرامون چند حديث

شرح : به نام خدا با سلام و عرض ادب و خسته نباشيد سوالاتي داشتم پيرامون چند حديث چند روز پيش چشمم در يک سايتي به اين احاديث افتاد : امام جعفر صادق: هيچ عمل نيکي نزد خداوند بهتر و ثوابش زيادتر از دادن پول به امام نيست ! يک درهم که به امام برسد, بهتر از دو ميليون درهميست که در راه خير ديگر صرف شود. من در حالي که ثروتم از تمام اهالي مدينه بيشتر است , باز هم از شما پول ميگيرم ,زيرا هدفم اين است که شما پاکيزه شويد! اصول کافي , جلد دوم ,صفحه هاي 488 منبع: اصول کافي 5- عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عـَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَيَّاحٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا مَيَّاحُ دِرْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ أَعْظَمُ وَزْناً مِنْ أُحُدٍ اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 5 ترجمه روايت شريفه : حـسـن بن مياح گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: اى مياح : يك درهم كه به امام برسد، از كوه احد سنگين تر است 6- عـَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ دِرْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 6 ترجمه روايت شريفه : امام صادق عليه السلام فرمود: يك درهم كه به امام برسد. بهتر است از دو ميليون درهمى كه در راه خير ديگر صرف شود. 7- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنِّى لاَخُذُ مِنْ أَحَدِكُمُ الدِّرْهَمَ وَ إِنِّى لَمِنْ أَكْثَرِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَالًا مَا أُرِيدُ بِذَلِكَ إِلَّا أَنْ تُطَهَّرُوا اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 7 ترجمه روايت شريفه : ابـن بـكـيـر گـويـد: شـنـيـدم امـام صـادق عـليـه السـلام مـى فـرمـود، مـن از يك نفر از شما پـول درهـم مـى گـيـرم ، در صـورتـى كـه از هـمـه اهـل مـديـنـه متمول ترم ، فقط مقصودم اين است كه شما پاكيزه شويد.
1.ابتدا ميخواستم بدانم که اين احاديث چقدر اعتبار دارند ؟ آيا اصلا همچين احاديثي در اصول کافي هستند يا خير , کلا چقدر معتبر هستند و صحيح ؟! ...
2.خوب معنا و مفهوم اين احاديث چيست ؟
3.مگر پيامبر (ص) نفرمودند که : من بابت رسالتم از شما مزدي نمي خواهم و پاداش من نزد خداست ؟ مگر خداوند در قرآن به پيامبر (ص) نفرمودند که به آنها بگو من از شما مزدي نمي خواهم و پاداش من نزد خداست ؟ مگر امامان (ع) پيرو پيامبر (ص) و پيرو سنت پيامبر (ص) و پيرو دستورات قرآن نيستند ؟ پس اين مزد و پول بابت چيست ؟! در اين سايت ها متاسفانه اين شبهه را ايجاد کرده اند که امامان (ع) شياد بودند و مي خواستند از مردم پول بگيرند . خواهشمندم اين موضوع را به طور کامل براي بنده شرح دهيد ...

پاسخ:
$$$$پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
در پاسخ به سؤال اول شما بايد بگوييم كه اين سه روايت را مرحوم كليني (ره) در كتاب اصول كافي، جلد اول ،كتاب الحجه ، باب « الصله الامام (ع)» نقل نموده است كه دو روايت اول از حيث سند مخدوش و ضعيف است و روايت سوم كه از محمد بن يحيي نقل نموده موثق و معتبر مي باشد.
اما در پاسخ به سؤال دوم شما بايد بگوييم كه امامان ما مأمور بودند كه بوسيله اسباب عادي كه در عصر خودشان وجود داشته اهداف خود را پيش ببرند و اگرچه شأن و منزلت ايشان آن قدر بالا بوده كه مي توانستند خاك ها را تبديل به طلا نمايند و بوسيله ولايت تكويني كه به عنوان خليفه الله از آن بهرمند بودند مي توانستند هر گونه تصرفي در عالم انجام دهند؛ اما بايد براي امتحان مؤمنان از مجراي عادي اهداف خود را پيش ببرند و روشن است كه گسترش بسياري از امور ديني مستلزم خرج نمودن درهم و دينار است و اگر چه شخص امام براي امرار معاش خود تمكن مالي داشته باشد اما منصب امامت، منصبي است كه زعامت مسلمين و اداره حوائج عمومي را بر عهده دارد و اين منصب نيازمند تأمين منبعي مالي براي اداره امور مسلمين است و خمس و انفال و امثال آن ها حقوقي است كه خداوند متعال براي امام قرار داده تا در راستاي امامت خود در آن ها تصرف نمايد.
از سوي ديگر پرداخت خمس و زكات و امثال آن ها از جمله واجبات مالي هستند كه خداوند متعال براي تطهير مال و قلب انسان ها از پول پرستي و امثال آن قرار داده كه ميزاني براي تشخيص صداقت مؤمنان در ايمانشان نيز مي باشد چنانكه خداوند متعال خطاب به رسول خدا (ص) مي فرمايد: « خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها ؛ (1) (اي پيامبر ) از اموال آن ها صدقه‏اى (زكات ) بگير، تا بوسيله آن، آن ها را پاك سازى و پرورش دهي».
بنا بر اين مسئله خمس و انفال و ... چيزي نيست كه امامان ما از پيش خود تأسيس و جعل نموده باشند؛ بلكه دستور خداوند متعال است؛ چنانكه فرموده:« وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيل...؛ (2) بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است».
چنانكه مفسران گفته اند: منظور از «ذى القربى» در اين آيه همه خويشاوندان و حتي همه خويشاوندان پيامبر (ص) نيست؛ بلكه امامان معصوم (عليهم السلام) و اهل بيت هستند و دليل بر اين موضوع روايات متواترى است كه از طرق اهل بيت پيامبر (ص) نقل شده است. و در كتب اهل سنت نيز اشاراتى به آن وجود دارد.
همچنين با توجه به اين كه آن ها جانشينان پيامبر و رهبران حكومت اسلامى بوده و هستند، علت دادن اين يك سهم از خمس به آن ها روشن مى‏گردد، به تعبير ديگر «سهم خدا» و «سهم پيامبر» و «سهم ذى القربى» هر سه سهم متعلق به «رهبر حكومت اسلامى» است، او زندگى ساده خود را از آن اداره مى‏كند و بقيه را در مخارج گوناگونى كه لازمه مقام رهبرى امت است مصرف خواهد نمود. (3)
اما در پاسخ به سؤال سوم شما بايد بگوييم كه گرچه رسول خدا (ص) در قبال انجام رسالت خود اجر و مزد مادي از مردم طلب نكرد؛ اما خداوند متعال مؤمنان را مكلف به پرداخت برخي از واجبات مالي به رسول خدا (ص) نموده بود چنانكه در آيه مذكور نيز خداوند متعال سهمي از خمس را براي رسول خدا (ص) قرار داده بود و يا اينكه در آيات 6 و 7 سوره حشر - كه مربوط به غنايمي است كه بدون جنگ و خونريزي به دست مسلمانان مي افتد - خداوند متعال تمام آن غنائيم را تحت تصرف پيامبر (ص) مي داند. چنان كه ملاحظه مي نماييد در اين گونه موارد بحث اجر و مزد مطرح نيست؛ بلكه اين دستور خداوند متعال است كه براي اداره امور مسلمين و رفع حوائج عمومي بخشي از اموال را تحت تصرف رهبر حكومت اسلامي قرار دهد. سهم امام و أنفالي هم كه تحت تصرف امامان قرار دارند از همين بابت است نه اينكه امامان اجر و مزدي در قبال امامت خود از مردم دريافت نمايند.
در روايتى از امام رضا، (ع) آمده است:
«... ان الخمس، عوننا على ديننا و على عيالنا و على موالينا و ما نبذله و نشتري من اعراضنا ممن نخاف سطوته فلا تزووه عنا و لا تحرموا أنفسكم من دعائنا ما قدرتم عليه، فإنّ اخراجه مفتاح رزقكم، و تمحيص ذنوبكم، و ما تمهّدون لأنفسكم ليوم فاقتكم، و المسلم من يفى للّ?ه ‌بما عهد إليه؛ و ليس المسلم من أجاب باللسان و خالف بالقلب، و السلام ؛ (4) همانا خمس، ياور ما براى تقويت دين و ارتزاق اهل و عيال و خدمتكاران ماست. و گاهى با اين اموال بذل و بخشش هايى مى‌كنيم و با اين كار آبرويمان (كه شامل سادات هم مي شود ) را از دست كسانى كه از خشونت و جسارت آنان بيمناكيم، حفظ مى‌كنيم. آن را از ما دريغ نكنيد و تا جايى كه امكان دارد خود را از دعاى ما محروم نكنيد. چرا كه پرداخت خمس مال، كليد روزى و موجب پاكيزگى شما از گناهان و توشه و آذوقه شما در روز نيازمندى (آخرت) مى‌باشد. مسلمان كسى است كه به عهد و پيمان خود نسبت به خدا وفا كند و مسلمانى اين نيست كه به زبان لبّيك گويد و در قلب مخالفت كند. والسلام».
با توجه به توضيحات مذكور روشن مي شود كه دريافت واجبات مالي از مؤمنان توسط اهل بيت (عليهم السلام) طبق مصالحي بوده كه منصب امامت و رهبري حكومت اسلامي اقتضاء مي كرده و دستوري الهي بوده نه اين كه امامان و اهل بيت چنين قوانيني را براي خود جعل نموده باشند و شاهد اين مطلب هم ساده زيستي اهل بيت (عليهم السلام) مي باشد.
نكته ديگري هم كه در پايان لازم به ذكر است اين است كه:
اين افترائات و تهمت هايي كه در سايت ها بر عليه مذهب شيعه منتشر مي شود، علاوه بر اغراض سياسي كه در آن ها وجود دارد، نشأت گرفته از وسوسه هاي شيطاني است كه انسان هاي بي دين براي فرار از آزارهاي وجدان خود به اين اباطيل تمسك مي جويند تا با خيالي راحت به گنه كاري و عياشي خود مشغول شوند و الا احدي از مؤمنان چنين تهمت هايي را به امامان معصوم (عليهم السلام) نمي زند!! چنانكه خداوند متعال فرموده: « إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ ؛ (5) تنها كسانى دروغ مى‏بندند كه به آيات خدا ايمان ندارند و دروغگويان واقعى خود آنها هستند».
پي نوشت ها:
1. توبه (9) آيه 103 .
2. أنفال (8) آيه 44 .
3. آيت الله مكارم شيرازى ، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374ش، ج‏7، ص 174 .
4. كليني، محمد بن يعقوب، كافي، اسلاميه، 1362ش، ج‌، ص 548 .
5. نحل (16) آيه 105 .

پرسش 2:
پرسش: پرشي پيرامون چند حديث
دز سايت ديگر چشمم به مطالب ديگري نيز افتاد : در کتاب تجارب السلف از هندوشاه نخجواني چنين شرح داده شده که :علي در شهر"ينبع"زمين ها و املاک پر ارزش داشته است،تنها يکي از نخلستانهاي او در اين شهر ساليانه 40 هزار دينار (حدود يک و نيم ميليون دلار) درآمد داشته.همانطوري که جعفر صادق نيز گفته:علي در هنگام نماز انگشتري به ديگري هديه داد که وزن حلقه اش 4 مثقال و وزن نگينش 5 مثقال ياقوت سرخ بوده است ارزش اين انگشتر برابر خراج يک سال کشور شام بود.مگر نميگويند که حضرت علي (ع) ساده زيست بودند ؟ مگر نميگويند که ايشان تهي دست بودند ؟ مگر نميگويند که گاهي وقت ها حتي نان خشک هم براي خوردن در خانه نداشتند ؟ مگر نمي گويند که حضرت علي (ع) بخاطر تهي دستي و فقر براي ازدواج با حضرت زهرا (س) پا پيش نمي گذاشتند ؟ پس اين احاديث و مطالب ظاهرا متناقض چيست ؟ با تشکر

پاسخ:
$$$$
امام علي (ع) فعاليت هاي اقتصادي خود را از نقطه صفر شروع کرد؛ به گونه اي که در سال هاي آغازين هجرت حتي قادر به سد جوع خود هم نبود، اما با به هم پيوستن نيروي ايمان، انديشه و دست، در مدتي نسبتا کوتاه موفقيت هاي بزرگي نصيب ايشان شد که دست يابي به همه آن ها از عهده انسان هاي معمولي خارج است.
البته در زمان ايشان، شمار کساني چون عبدالرحمن بن عوف و طلحه و زبير که به طلا و نقره و خدم و حشم بسيار دست يافته بودند و اندوخته هاي طلاي آنان پس از مرگشان با تبر تقسيم شد، کم نبودند. (1)
استفاده انساني و اسلامي از ثروت، به دور از تفاخر و تکاثر و در راه رضاي خداي و آسايش خلق، در سيماي امير مؤمنان (ع) قابل مشاهده است. چنين الگويي از موفقيت اقتصادي، که امام عرضه کرد، براي بسياري از مردم آن زمان قابل درک نبود؛ تا آن جا که کساني مانند طلحه و زبير آن حضرت را به ناداري و فقر متهم مي کردند.
امام صادق (ع) در پاسخ به انتقاد کساني که ايشان را به دليل برخورداري از ثروت زياد، سرزنش مي کردند، با استفاده انساني از ثروت توسط امير مؤمنان (ع) چنين فرمود:
ثروت زياد مرا ناراحت نمي کند؛ چرا که روزي امير مؤمنان (ع) در حالي که پيراهن کهنه اي به تن داشت، بر گروهي از قريش گذشت آنان با مشاهده ظاهر آن حضرت گفتند: « علي تهيدست شده است. » اين سخن به گوش علي (ع) رسيد و به متولي صدقات خود چنين دستور داد: از محصولات خرما براي کسي نفرست، آن ها را انبار کن. به تدريج بفروش و تبديل به پول کن. پول ها را در انبار خرما روي هم جمع کن و روي آن ها را با خرما بپوشان به گونه اي که ديده نشود. هر گاه من خرما طلب کردم ،بالا برو و به مال نگاه کن و با پايت به آن بزن گويا کاري به پول ها نداري و آن ها را پخش کن. امام سپس در پي چند نفر از آن ها فرستاد و ايشان را دعوت کرد و در حضور آن ها خرما طلب کرد. خادم امام بالا رفت و با پا پول ها را پخش کرد، آن ها با تعجب گفتند: « يا ابا الحسن اين چيست؟ » امام فرمود: « اين مال کسي است که مالي ندارد»، آن گاه دستور داد مطابق رسم پيشين، سهم خرماي هر خانه را بپردازند. (2)
در روايتي مشابه که از ابو بصير نقل شده است، پول حاصل از فروش محصولات در اين ماجرا، صد هزار درهم ذکر شده است. (3)
اين روايت نشان مي دهد که امام از اين که او را به ضعف اقتصادي و فقر مالي منسوب کنند، رنج مي برد و به همين دليل، اگر چه زندگي خود را با زندگي فقيران هم طراز کرده بود، گاهي مجبور به اظهار اقتدار اقتصادي مي شد. علي (ع) در اين باره مي فرمايد: « مرا در زمان رسول خدا (ص) مي ديدي که از گرسنگي، سنگ بر شکم مي بستم، در حالي که (امروزه) صدقه مالم بالغ بر چهل هزار دينار است » . (4)
در برخي روايات به جاي چهل هزار دينار، چهار هزار دينار نقل شده است . (5)
ولي چهل هزار دينار شهرت بيشتري دارد. در روايات ديگر آمده است: « ... و امروزه صدقه من به حدي است که اگر تقسيم کنم، تمام بني هاشم را کفاف مي دهد » . (6)
نتيجه آن كه:
امام علي اگر چه در آغاز هجرت مانند ساير مهاجران از تمكن مالي خوبي برخوردار نبودند؛ اما پي از گذشت مدتي همان گونه كه گذشت تمكن مالي خوبي پيدا نمود؛ اما نكته مهم در زندگي آن امام اين بود تغيير وضعيت اقتصادي و تمكن مالي در روش زندگي آن حضرت تغييري ايجاد نكرد؛ زيرا او هميشه غم خوار مساكين و نيازمندان است و در زمان توانمندي اقتصادي از اين توان در مسير خدمت رساني به آنان بهره مي برد نه آن كه از اين اموال بهره شخصي ببرد . در تاريخ گواه بر اين مطلب بسيار است . يكي از آن ها املاك وقفي است كه حضرت با دسترنج خويش آن ها آباد و وقف نمود.
نتجه آن كه:
كسي اعتقاد به فقير بودن امام علي ندارد؛ آن حضرت در عين اين كه از تمكن مالي بالايي برخوردار بودند، زاهدانه و فقيرانه مي زيستند و با اين توصيف هيچ گونه تضاد و تناقضي بين داده هاي تاريخي در اين باره وجود ندارد.
جهت آگاهي بيشتر، ر.ك: دانشنامه امام علي ، علي اكبر رشاد، ج7، ص261 ، سيره اقتصادي امام علي چاپ اول ،سال 1380، ناشر مركز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.
پي نوشت ها :
1. مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالحسن علي بن الحسين المسعودي، ج2، ص342 و 341، تحقيق محمد محيي الدين عبدالحميد، چاپ چهارم، مطبعه السعاده، مصر/ 1384ق.
2. الکافي، ابوجعفر ثقه الاسلام محمد بن يعقوب بن اسحاق الکليني الرازي، ج6، ص439، ح8، تحقيق علي اکبر الغفاري، چاپ چهارم، دار صعب و دار التعارف، بيروت/ 1401ق.
3. همان، ص440، ح11 .
4. المسند، احمد بن حنبل، تحقيق عبدالله محمد الدرويش، ج1، ص334، ح1368 چاپ دوم، دار الفکر، بيروت/ 1414ق.فضائل الصحابه، ج2، ص712، ح1218 .
5. ابن عساکر، ترجمه الامام علي بن ابي طالب من تاريخ مدينه دمشق، تحقيق محمدباقر محمودي، ج2، ص450، ح 969 -967 و ح970 چاپ دوم، مؤسسه المحمودي للطباعه و النشر، بيروت/ 1398ق.
6. بحار الانوار، محمدباقر بن محمدتقي المجلسي، ج41، ص43، چاپ دوم، مؤسسه الوفاء، بيروت/ 1403ق.