شوهر من استاد است در کلاس یکی از دانشجوهایش را برای برادر زاده است انتخاب کرد ولی آن دختر با پسرها حرف می زد شوهرم او را به اتاق خودش در دانشگاه صدا کرد و با او برای رعایت بیشتر شئونات اسلامی صحبت کرد به گفته شوهرم قصد او اصلاح آن دختر بوده است ولی بعد که آن دختر برای تحقیق و نمره پیش او آمد با هم بیشتر صحبت کردند آن دختر به شوهرم گفت که با پسری برای ازدواج دوست است شوهرم عکس پسر را گرفت تا از او تحقیق کند. به گفته شوهرم آن دختر حیف است فکر کنم وابستگی شوهرم به آن دختر زیاد شده که هر چند وقت باید او را ببیند وقتی هم که فهمیده با پسری دوست است ناراحت شده حتی برنامه درسی دختر را دارد یک بار که به او زنگ زد تا مدرکی اداری را دانشگاه پیش او ببرد دختره نیامد شوهرم به تعقیب دختره پرداخت و آو را جلوی خانه پسره پیدا کرد خیلی عصبانی شد .شوهرم بعد از دو ماه این مطالب را به من گفت و خواست که در دو مورد کمک کنم 1.به دختره برای اصلاح یعنی به بهانه تدرس دختره به دخترم او را به خوانه بیاورم وبا او صحبت کنم 2-به شوهرم برای فراموش کردن دختره آیا درست است که او را با خانه دعوت کنم ؟ برای کمک به شوهرم چه کنم ؟به فضل الهی ما در خانه مشکلی نداریم والان که 10 سال است ازدواج کریم حتی یک با دعوایمان نشده من هم سعی می کنم وظایفم را نسبت به شوهرم انجام دهم و او هیچ کمبودی نداشته باشد.البته در این دو ماه شوهرم کمی بی حوصله شده وزیاد حوصله بچه ها را ندارد احساس عذاب وجدان هم برای اینکه شاید به من خیانت کرده یا مخفی کاری دارد که با گفتن به من آرامتر شد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
به عنوان دانش آموخته حوزه علميه و كارشناس ارشد روان شناسي به شما خواهر گرامي خاطر نشان مي سازم كه اصلاح گري و نهي از منكر شوهر شما، از جمله مصاديق رفتار حرام است. اصلاح كردني كه به افساد خود و ديگري بينجامد، صد درصد شيطاني است و به هيچ وجه رحماني نمي باشد.
شوهر شما مانند هر مرد ديگري بايد از نگاه بي حريم به جنس مخالف پرهيز كند و اگر از عهده اين امر بر نمي آيد، بايد به جاي استادي دانشگاه به شغل هاي كم آسيب ديگر بپردازد.
اما چند نكته:
1. از ظواهر امر بر مي آيد هر گونه تكرار مواجهه با اين دختر به نفع شما و شوهرتان نمي باشد و بهتر است در حد امكان بدون هيچ حساسيت برانگيزي، از دعوت ايشان به خانه تان طفره رويد. شايد به برخورد قاطع نيازي نباشد و با رفتار ملايم هم بتوان به حذف اين ديدار خانگي پرداخت.
2. با شوهرتان طوري رفتار نماييد كه از بازگويي و رازگشايي رابطه اش با اين دختر پشيمان نگردد. هر گونه موضع گيري تند شما در اين زمينه، به زيرزميني شدن اين رابطه مي انجامد. البته اين همراهي ستراتژيك، مدت دار است و بايد در يك بازه زماني محدود به او اجازه دهيد كه خودش به مديريت و حذف رابطه آسيب زا بپردازد. اگر اين رابطه به جاي تعديل، تشديد گشت، با انجام اقدامات باز دارنده شديدتر، راه را بر پيشروي ايشان ببنديد.
3. محيط خانه را ايمن كنید و از پرس و جوهاي چالش برانگیز كه فضاي خانه را ناايمن می سازد، بر حذر باشيد. بايد به جاي ملامت و سرزنش ايشان، به القای غير مستقيم روش صحيح مواجهه با جنس مخالف بپردازيد. نكات و هشدارهاي خود را در لفافه صحبت هاي عاميانه و روزمره به خورد ايشان دهيد. بي شك، همه اين امور مستلزم آرامش خاطر و خونسردي شما مي باشد.
4. اگر شما و ايشان از بنيه مذهبي قوي برخورداريد، سعي نماييد با تكيه بر باور داشت هاي مذهبي شوهرتان مدیریت اصلاح این دختر از شوهرتان را به يك فرد ديگر همچون روحاني نهاد دانشگاه يا روحاني مسجد يا هر فرد معتمد ديگر منتقل نماييد. بدیهي است كه نيازي به وارد كردن واقعي فرد روحاني و... به اين ماجرا نيست؛ بلكه اين مسئله مي تواند صرفاً حربه اي براي خلع سلاح كردن شوهرتان در زمينه اصرار بر اصلاح ايشان باشد.
5. نظام حساسيت ها و به اصطلاح رگ خواب شوهرتان را به دست آوريد و با انگشت گذاشتن به موقع بر روي آن ها، به تعديل و حذف رفتارهاي آسيب آفرين ايشان بپردازيد.
به عنوان مثال، مي شود اين گونه وانمود كرد كه «به نظر من (یعنی شما) مادر يا خواهر من يا مادر يا خواهر تو يا يكي از نزديكان طرفين، بيش ترين صلاحيت را براي اصلاح اين دختر دارند. پس من با مادرم تماس مي گيرم و از او مي خواهم به صحبت با اين دختر بپردازد».
قطعاً اين سناريوي ساختگي، هيچ بهره اي از واقعيت ندارد و شما صرفاً با پيشنهاد وارد كردن اين شخصيت ها به ماجرا، سعي در هزينه دار كردن ادامه اين رابطه براي ايشان می نمایید.
اگر ايشان بعضي اوقات خود را به خواب مي زند، بد نيست شما نيز بعضي اوقات خود را به خواب بزنيد و با پيشنهادهاي خواب آلود، خواب را از چشمان ايشان بزداييد.
6. در همه اين امور، مصالحي نهفته است. پس با تقويت رابطه خود با خدا و همچنين انجام برخي رفتارهاي خداپسندانه مانند توكل و توسل و نذر، سعي در ختم به خير شدن اين ماجرا نماييد.
7. فارغ از اين ماجرا، از هر گونه رابطه وابسته دار با شوهرتان پرهيز نماييد؛ چرا كه مردان زود از زنان وابسته خسته مي گردند و به اقتضاي روح اكتشاف گرشان، به سوی امور و افرادي كه بیش تر قابليت كشف دارند، مي روند. وابستگي، هر گونه جذابيت را از زن مي زدايد و مرد را به سوی زنان جذاب و كمتر دست يافتني مي كشاند.