چگونه می توانم علاقه خود به نماز را زیاد کنم؟
چگونه ایمان خود را زیاد کنم؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
پرسش اول: افزایش و تقویت ایمان
ایمان دو جنبه دارد : نظری و عملی. هر یک از آن دارای درجات و مراتبی است. اولین درجه ایمان نظری شناخت و معرفت خدا و اعتقاد به وحدانیت او و عقیده بر این که نظام هستی قائم به تدبیر و اراده او و متحرک به قدرت قیومی او است . همه موجودات در پیدایش و بقا و هستی خویش به او نیازمندند.
پس از آن، اعتقاد به فرشتگان به عنوان کارگزاران خداوند در نظام هستی و عقیده به وحی و نبوت همه انبیا از حضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم النّبیّین (ص) و اعتقاد به عالم برزخ و قیامت کبری و حساب و کتاب، حشر و نشر و بهشت و جهنم از شعبه‌های ایمان نظری است.
ایمان عملی ثمره ایمان نظری و میوه شناخت و آگاهی از حقیقت (حق مطلق) است. ایمان و عقیده از شناخت و آگاهی سرچشمه می‌گیرد. شناخت صحیح و واقعی نتیجه‌اش ایمان حقیقی است.
شناخت هر چه دقیق‌تر و عمیق‌تر باشد، ایمان و عقیده از قوت و ژرفای بیش تری برخوردار می‌گردد . در نتیجه همه وجود انسان از روح و روان و جسم و توان او را تحت تاثیر نورانیت خود قرار می‌دهد.
اگر تحقیق و تلاش انسان جهت دست‌یابی به معرفت و شناخت از آفاق و انفس به قصد حقیقت‌جویی و با عمل به واجبات و ترک محرمات همراه باشد، به مقتضای آیه:« والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا؛(1) آن ها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایت شان خواهیم کرد» مشمول عنایت ویژه حق مطلق، قرار می‌گیرد و در مسیر دستیابی به معرفت و شناخت خداوند که حق مطلق است، به افزایش ایمان هدایت می‌شود.
توبه ،بازتاب و میوه معرفت
___________
چنین علم و آگاهی نه تنها در ذات خویش نور هدایت و ایمان را به همراه دارد، بلکه به تعبیر پیامبر این گونه معرفت، حقیقت و ماهیتی جز نور روشنگر و ایمان امنیت‌ آفرین ندارد. نور معرفت و آفتاب ایمان وقتی درون دل را روشن ساخت. انسان را به حقیقت هستی و هستی آفرین آشنا نمود. آدمی از این طریق توانست خود را بشناسد و در کارهایی که انجام داده و یا می‌توانست انجام بدهد، ولی انجام نداده ، تأمل نماید. از عواقب آن با خبر شود. تحوّل درونی و انقلاب فکری و عقیدتی عمیقی در او پدید می‌آید که اصطلاحاً به آن توبه می‌گویند.
بنابراین،نخستین گام در مسیر دستیابی به ایمان واقعی ، کسب آگاهی و معرفت دینی است که شامل شناخت اصول اعتقادی ،خویشتن شناسی و دست یافتن به رابطه خالق و خلق و رسالت و مسؤولیت هایی است که در برابر پروردگار به عهده دارد. نتیجه و ثمره حقیقی و عینی چنان شناختی ،توبه و تحول درونی است . پس توبه پس از شناخت و معرفت ، اولین مرحله از مراحل عملی سیر و حرکت به سوی خدا و تقرّب و نزدیکی به او است. حقیقت توبه، پشیمانی و ندامت از خطاها و گناهان و سستی‌های گذشته است.
کسی که حقیقتاً از گناه پشیمان باشد، عزمی راسخ بر ترک گناه ، خطا و کوتاهی ها و تقصیرات دارد.
دومین مرحله عملی ، انجام واجبات و اطاعت از اوامر الهی است. کسی که از طریق معرفت دینی ، از غفلت رهایی یافت و بیداری و بینایی پیدا کرد ، خود را به انجام واجبات و ترک گناهان پایبند خواهد کرد. پیامبر فرمود: «اصلُ الدین الوَرَع و رأسه الطاعه؛(2) ریشه و اساس دین و دینداری ورع و اجتناب از گناهان، و ساقه و سر آن اطاعت از خداست».
ائمه (ع) باب معرفت خدا
_______________
شناخت خدا و دستیابی به ایمان واقعی بدون معرفت و شناخت چهارده معصوم و توسل و ارتباط با آنان میسر نیست؛ زیرا ائمه (ع) سبیل اللّه یعنی راه خدا و باب الله به معنای در ورود به مقام الوهیت و تقرب به ذات خدا هستند. بابی که قرآن دستور می‌دهد اگر می‌خواهید در خانه‌های رحمت و فضل الهی به روی شما باز شود، باید از آن در‌ها عبور کنید: «آتوا البیوت من أبوابها». (3)
امام باقر(ع) در تفسیر و بیان مصداق آیه «آتوا البیوت من أبوابها» می‌فرماید: «امامان از آل محمّد علیهم السلام ، سبیل الله و باب الله هستند». (4)
امیرالمؤمنین (ع) در مقام تبیین آیه مذکور فرمود:«ما اهل البیت خانه‌هایی هستیم که خداوند دستور داده از راه در‌های آن وارد شوید. ما اهل البیت، خانه‌های خدا هستیم و هم در‌های خانه خدا». (5)
بنابراین، هر کس می‌خواهد خدا را بشناسد و ایمان خود را تکمیل و تقویت کند و به کمال نهایی عبودیت و انسانیت نایل گردد، باید با احادیث و معارف بلند ائمه (ع) آشنا شود و با آن زندگی نماید. برنامه دنیا و آخرت خویش را بر اساس آن تنظیم کند . یقین بداند بدون شناخت و ارتباط و اطاعت از امامان(ع) نیل به قرب الهی میسر نیست.
همان گونه که در زیارت جامعه کبیره آمده «من أراد اللّه بدء بکم و من وحّده قبل عنکم و من قصده توجّه بکم؛(6) هر که خدا را طلب می‌کند و تقرّب و نزدیکی به او را جستجو می‌نماید، باید از شما اهل البیت(ع) آغاز کند و با شما باشد. هر کس توحید خالص و ایمان واقعی طلب می‌کند و وحدانیت خدا را می‌جوید، ولایت و اطاعت شما را می‌پذیرد».
هر که قبله مقصودش خداست، به سوی شما می‌آید.
رابطه ایمان و عمل
______________
از توضیح ذکر شده این حقیقت روشن می گردد که «ایمان بدون عمل صالح معنا ندارد».
امام صادق (ع)فرمود:«الإیمان لا یکون إلاّ بعمل؛(7) ایمان چیزی جز عمل نیست».
در حدیث دیگری که از حضرت نقل شده آمده :« ایمان آن است که طاعت خدا شود و گناهی و معصیتی انجام نگیرد». (8)
تحکیم پایه های ایمان :
____________
همان گونه که معرفت و شناخت باعث پیدایش ایمان می شود ،در تقویت و تکمیل ایمان نقش کلیدی دارد . لیکن تحکیم پایه های ایمان افزون بر تقویت معرفت و شناخت ، نیازمند امور دیگری نیز است .
برای تحکیم پایه های ایمان به اموری باید توجه نمود، از جمله:
1ـ باور قلبی به این که خداوند همواره ناظر و حاضر است.
اگر آدمی باور داشته باشد که خداوند بر همه اعمال او نظارت دارد و حتی از افکار قلبی وی آگاه است، مسلّماً تأثیر بسیار مفیدی در زندگی اش می گذارد. او را از کارهای خلاف که زندگی انسان را سیاه و تاریک می کند، باز می دارد. قرآن می فرماید: آیا او ندانست که خداوند (همة‌اعمالش را) می بیند.(9)
2ـ به یاد مرگ و آخرت بودن :
باور کند آن چه در دنیا از خیر و شر و اعمال خوب و بد انجام می دهد، ‌در سرای آخرت پاسخش را دریافت خواهد نمود . کیفر کارهای ناشایست را تحمل خواهد کرد . پاداش رفتارهای شایسته را خواهد دید.
انسان به این باور برسد که: هر کس ذرّه ای کار خیر انجام دهد، آن را می بیند،‌ و هر کس ذرّه‌ای کار بد کرد،‌ آن را می بیند.(10)
3ـ باور کند که واجبات دینی برای کمال و ترقی و جهت رسیدن به نعمت های بی پایان خدا مقرر شده و محرّمات به خاطر نجات از بدبختی ممنوع گردیده است . گناهان - اگر چه به ظاهر لذت بخش باشد - نه تنها به حال او مفید نیست، ‌بلکه مضر است. حضرت امام رضا(ع) فرمود: گناهان نه تنها در زندگی بشر مورد احتیاج نیست، بلکه مایه فساد و باعث فنا و هلاک است . بدین جهت از طرف خدا ممنوع شده است.(11) وقتی انسان حقیقتاً معتقد شد که نتیجه ‌همه اعمالش به خودش عاید می گردد، واجبات و کارهای خیر را با اشتیاق انجام می دهد و گناهان را به آسانی ترک می کند.
4ـ آنچه را برای خود می پسندد، برای دیگران هم بپسندد. رسول خدا(ص) فرمود: بنده ایمان نمی آورد. مگر این که برای مردم دوست داشته باشد آن چه را برای خود دوست می دارد.(12)
5ـ خوش خُلقی. رسول خدا(ص) فرمود: اخلاقت را نیکو گردان تا ایمانت کامل شود.(13)
علی (ع) فرمود: کامل ترین شما از جهت ایمان خوش اخلاق ترین شما است.(14)
ایمان دارای درجات و مراتب است . انجام هر کار نیکو و افزایش معرفت و آگاهی در تقویت و رساندن آن به مرتبه بالاتر مؤثر است .
. امام صادق(ع) فرمود:
«خداوند ایمان را به هفت شعبه تقسیم کرده است .
1ـ نیکوکاری؛
2- راستگویی؛
3- رسیدن به درجه یقین؛
4- نیل به مقام رضا و خشنودی خدا؛
5- وفا (وفای به عهد و پیمان‌های الهی و بیعت با پیامبر و ائمه(ع) و قول و تعهدات مشروعی که با انسان‌ها دادیم)؛
6- علم و معرفت؛
7- حلم و بردباری و صبر و شکیبایی». (15)
بنابراین باور کردن و اعتقاد یقینی به عقاید دینی و انجام واجبات و ترک محرّمات و آراسته شدن به اخلاق حسنه و رهایی از رذایل اخلاقی به ویژه از حسد، تکبر و بدخواهی برای مردم موجب تحکیم و تقویت پایه های ایمان هستند.

پرسش دوم: علاقه مند شدن به نماز
گاهی ضعف ایمان و بنیه اعتقادی و پایین بودن سطح آگاهی و اطلاعات دینی و نداشتن توجیه و دلیل کافی برای انجام برخی عبادت ها باعث ترک برخی عبادت یا بی رغبتی به آن می شود . بنا بر این برای راغب و علاقه مند شدن به نماز و عبادت:
الف - باید سطح معرفت و شناخت خود را در مورد اهمیت نمازو ‌فلسفه‌ و آثار و فواید آن افزایش دهیم . زیر بناهای فکری و اعتقادی خود را اصلاح و تقویت کنیم. در ذیل به برخی از آثار و فواید نماز اشاره می شود .
1- قرب معنوی
یکی از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل می‏دهد. در یکی از آیات قرآن هدف آفرینش انسان، « عبادت» بیان شده است(16) که حکایتگر بعد معنوی نماز و اهمیت آن است، امام علی(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقی؛(17) نماز وسیله تقرب هر پرهیزکاری به خداوند است». در برخی از روایات از نماز به عنوان معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوی آن می‏باشد. خلوتی که انسان در نماز با خدا دارد و تنها خود و خدا را در میان می بیند، بهترین عامل نزدیکی و قرب به خداست.
2 - یاد خدا و آرامش روانی
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکری؛(18) نماز را بر پا دار تا به یاد من باشی».
ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانی دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به نمازگزار آرامش می‏دهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب؛(19) آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
یکی از آثار مهم نماز جلوگیری از گناه است: «إنّ الصلوة تنهی عن الفحشا و المنکر»(20). طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می‏اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکر است. انسان که به نماز می‏ایستد و تکبیر می‏گوید، خدا را از همه چیز بالاتر می‏شمرد.
در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکت به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوا پیدا می‏شود؛ تجربه بشر نشان داده گرایش به امور متعالی و عالم نور ، او را ناخواسته از توجه به امور پست و نازل و رذایل ظلمانی باز می دارد.
4 - غفلت زدایی
بزرگ‏ترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام می‏شود، مرتباً به انسان اخطار می‏کند و هشدار می‏دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان می‏سازد... این نعمت بزرگی است که انسان وسیله‏ای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید.(21)
5 - عامل پرورش فضائل اخلاقی
نماز روح اخلاص و خداباوری را در انسان افزایش می‏دهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقی است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون می‏برد و به ملکوت آسمان‏ها دعوت می‏کند . با فرشتگان همصدا می‏شود . خدا را در همه حال حاضر و ناظر می‏داند. در این فرایند از رذایل اخلاقی فاصله گرفته ، به فضایل جذب می شود، مثلا یکی از آثار مشهود در نماز کامل ، تکبر زدایی است .
انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاک در برابر خدا می‏گذارد . خود را ذره کوچکی در برابر عظمت او می‏بیند. از این رو پرده‏های غرور و خودخواهی را کنار می‏زند و یا در صف نماز در کنار هر فرد دیگر از هر صنف اجتماعی به صورت برابر قرار می گیرد. از این رو علی(ع) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکی از آثار نماز را تکبر زدایی بیان نمود: «خداوند ایمان را برای پاکسازی انسان‌ها از شرک واجب کرده است و نماز را برای پاکسازی از کبر».(22)
6 - نفی طاغوت و ایستاگی در مقابل ستم‏
انسانی که فقط خداوند را عبادت نماید، در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، برای او حقیر و کوچک می‏شود . کسی نمی‏تواند با ظلم و ستم بر او چیره شود. وی در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمی‏آورد و با طاغوت کنار نمی‏آید.
خداوند این مسئله را یکی از اهداف بعثت پیامبر دانسته است: « میان هر امتی، پیامبری را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.(23)
ب- پایبندی به نماز اول وقت : وقتی دانستیم که نماز چه آثاری در جسم و روح و روان نماز گزار و در سر نوشت او در دنیا و آخرت دارد . هم چنین وقتی با آثار و عواقب سبک شمردن و ترک نماز آشنا شدیم ، و دانستیم که چه آثار و عذاب و کیفری در دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت . آن موقع به تدریج به نمازاول وقت پایبند می شویم و از نماز خواندن لذت خواهیم برد .زیرا انسان‌ بر اساس طبیعت و فطرتش‌همواره ‌به‌چیزی‌که‌ برایش‌اهمیت ‌دارد، توجه‌و اهتمام‌ می‌ورزد.
ج - ترک گناه و لذت بردن از عبادت:
یکی از علل سبک شمردن نماز یا ترک آن لذت نبردن از راز و نیاز و نماز است. اگر انسان از نماز و عبادت خود لذت ببرد هر گز آن را ترک نخواهد کرد . آیت الله بهجت شبی بعد از نماز فرمودند : اگر سلاطین عالم می دانستند که انسان در حال عبادت چه لذت هایی می برد ، هیچ گاه دنبال این مسایل مادی نبودند. (24) اگر سؤال کنید که چه کار کنیم تا از نماز لذت ببریم؟لذت معنوی عبادت را تنها کسانی درک می­کنند که «حبّ»‌خداوند در درون دل شان نهادینه شده و به پروردگار جهان ایمان واقعی دارند.
اصولاً اسرار الهی حقایقی است که «لا یمسّه الاّ المطهرون». (25) اگر حقیقت قرآن را جز افراد پاک درک نمی کنند، ‌حقیقت عبادت را هم جز افراد پاک و مطهر نمی یابند. پس هرگاه انسان خود را از گناهان و معصیت ها پاک کرد، عبادت درکامش لذت بخش می­شود. موفق باشید
در پایان کتاب های زیر را جهت مطالعه پیشنهاد می کنیم :
درمورد نماز
1- آیین نیایش، ابراهیم غفاری.
2- نماز عارفانه، جواد محدثی.
3 - پرورش در پرتو نیایش، حسنعلی نوری ها.
4 - نماز زیباترین الگوی پرستش، غلامعلی نعیم‌آبادی.
5 - نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، موسوی لاهیجی.
6- نماز، حسین انصاریان.
7 -عبادت عاشقانه،استاد کریم محمود حقیقی.
پی‌نوشت‌ها:
1. عنکبوت (29) آیه 69.
2. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ه.ق .ج11، ص 270.
3. بقره (2) آیه 189.
4. سید هاشم بحرانی، البرهان،تحقیق الدراسات الاسلامیه ، بنیاد بعثت ، تهران ، 1416 ق ، چاپ اول ، ج 1 ،ص 190.
5. همان.
6. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت جامعة کبیره.
7. اصول کافی، ج 3 ص 55.
8. همان.
9. علق(96) آیه14‌.
10. زلزال (99) آیه 7 و 8.
11. بحار الانوار، ج 3، ‌ص 118.
12. محمد محمدي ري‌شهري، ميزان الحكمه، دار الحديث، الطبعه الاولي، التنقيح الثاني، 1416 ه.ق . ج 1،‌ص 193، شماره 1286.
13.همان، ‌ص 194، شماره 1320.
14. همان، شماره 1321.
15. همان، ‌ص 194، شماره 1320.
16 . ذاریات (51) آیه 56.
17 .نهج البلاغه فیض،کلمات قصار ،136.
18. طه(20) آیه 14.
19 . رعد (13) آیه 28.
20 . عنکبوت (29) آیه 45.
21. تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 .
22. نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
23. نحل (16) آیه 36 .
24. مؤسسه البهجه ،بهجه القلوب ، ( زندگی نامه آیت الله بهجت ) ، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت ، ص16
25. واقعه (96) آیه 79.