با سلام
متاسفانه بنده مدتی است که در مجلس روضه ابی عبدالله گریه ام نمیآید و یا خیلی به سختی دچار گریه میشوم و خیلی خیلی ازاین موضوع ناراحتم.
این در حالی است که تا چند ماه قبل به محض اینکه نام کربلا یا ابی عبدالله به ذهنم هم می آمد چشمانم تر میشدند.(بنده هر از گاهی هم مداحی گوش مبدم)
لطفاراهنمایی بفرمایید.
با توجه به نزدیک شدن به ایام محرم لطفا هر چه سریعتر پاسخ بدهید.

با تشکر

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
گریه نکردن چند دلیل می تواند داشته باشد:
1- وراثت:
انسان ها در در استعدادها, عواطف و روحیات متفاوتند . بیش تر تفاوت ها ناشی از شرایط و زمینه ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته اند. بعضى به خاطر عامل توارث، کم تر می توانند گریه کنند. بارها دیده شده است این گونه افراد حتى در فوت عزیزان شان آن گونه که بعضى واکنش نشان مى دهند, متأثر نمى شوند. بعضی هم راحت گریه می کنند و هم راحت می خندند. بعضی نمی توانند به آسانی بخندند و به سختی گریه می کنند.
2-قساوت قلب:
احادیث و روایات بسیارى رقت قلب را ستوده است. پیامبر گرامى اسلام (ص)فرمود: «اشک چشم ها و ترس دل ها, از رحمت و مهربانى خدا است ».(1)از سوی دیگر گریه نکردن را ناشی از قساوت قلب دانسته است.
پیامبر یکى از علائم شقاوت را خشکى چشم دانست :«از نشانه هاى شقاوت و سخت دلى , خشکى چشم است (یعنى آن جا که عواطف و احساسات انسانى اقتضا کند ،اشکش در نیاید) و سنگدلى و آزمندى در جستجوى روزى و اصرار در ارتکاب گناه ».(2)
حضرت خطاب به اباذر کرد و فرمود: «اى اباذر! هر که تواند گریه کند, باید بگرید. هر کس نتواند, ناگزیر قلبش را اندوهگین کند . خود را به حالت گریه کنندگان در آورد, زیرا سنگدل از خداوند دور است».(3)
مولاى متّقیان , امیر مؤمنان على (ع)فرمود: «چون گریه ات نیاید. تظاهر در گریستن کن . پس اگر از چشمانت به اندازه سر پشّه اى اشک خارج شود, خوش به حالت ».(4)
از روایات برمی آید گناه یکى از عوامل مهم قساوت قلب و خشکى چشم است . انسان وقتى گناه مى کند, قلبش تیره وتار شده و دقّت و نرمى از آن خارج مى شود. قلب سخت و تیره نمى تواند در چشم اثر بگذارد و آن را گریان کند.
انسان هاى غافل نمى توانند گریه کنند, چون فکر و دل شان به دنیا مشغول مى باشد. چشمان شان مجذوب جلوه هاى دنیا و قلب شان از عاطفه خالى است . چنین چشمى نمى تواند اشک بریزد. اشک به خارج از این عالم تعلق دارد, چون از عاطفه ریشه مى گیرد و عاطفه جایگاه ملکوتى دارد. شهید بزرگوار آیه الله دستغیب شیرازى در قساوت قلب و درمان آن مطالب مبسوط و ارزنده اى دارند.(5)
بر هر انسان عاقلی لازم است گاهی سری به دل خود بزند، اگر در آن از این بیماری و انحراف از فطرت اولیه چیزی دید ، باید فوراً در مقام معالجه آن برآید. تنها راه خلاصی و نجات از شر آمال و قساوت قلب، تفکر زیاد در فنا و زوال دنیا، یعنی حیات مادی است تا جایی که هر چه به چشم او خورد یا به گوش او رسید، فوراً زوال آن را متوجه شود .نیز مرگ خود را از هر چیز نزدیک تر ببیند تا جایی که رسول خدا (ص) فرمود:
لقمه‏ای در دهان نمی‏گذارم که امید فرو بردنش داشته باشم. چشم بر هم نمی‏گذارم که امید باز شدنش داشته باشم.
یکی دیگر از چیزهایی که غفلت را از بین می‏برد، یاد مرگ می‏باشد. امام باقر (ع) فرمود:
از رسول خدا(ص) پرسش شد: کدام یک از مؤمنان زیرک تر و داناتر است؟ فرمود: آن که بیش از همه تدارک سفر آخرت می‏نماید.
در روایت دیگری حضرت فرمود: زیاد یاد مرگ کنید، زیرا یاد مرگ کردن شکننده لذات نفسانی و مانع از میل‏های حیوانی است.
در قسمتی از نامه حضرت علی (ع) به محمد بن ابی بکر استاندار مصر آمده : پس هنگامی که نفس‏ شهوات نفسانی را از شما می‏خواهد، زیاد یاد مرگ کنید . مرگ در اندرز دادن کافی است.
سفارش در باره یاد مرگ در خطبه‏ها و مکتوب‏های امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه و غیر آن زیاد به چشم می‏خورد. بالاتر از همه، سفارش‏ها و سخنان زیادی است که در قرآن مجید راجع به مرگ و جهان آخرت شده است . ضمن این که یاد خدا و نیز مهربانی با یتیم دل را نرم می‏کند.
برای به دست آوردن رقت قلب باید اسباب و عللی را با دل آمیخت.
پاره ای از اسباب رقت قلب عبارتند از:
1- اجتناب از گناه :
حضرت علی (ع ) می فرمایند: اشک ها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها . قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان .(6)بنابراین ریشه اشک نداشتن قساوت قلب است . ریشه قساوت قلب گناه است . پس ریشه اشک داشتن رقت قلب است . ریشه رقت قلب پرهیز از گناه است .
2- زهد در دنیا:
امام علی (ع ) می فرمایند: زهد ورزان در دنیا قلب های شان می گرید ، گرچه به ظاهر بخندند.(7) گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می شود . زهد یعنی دل را در گرو مال و آمال نگذاشتن .
3- ترک آرزوهای دراز:
خداوند به حضرت موسی (ع ) می فرمایند: آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا که قلبت با قساوت گردد . کسی که قساوت قلب دارد، از من دور است .(8)
4- کم خوری :
روایاتی نقل شد که دلالت داشت پرخوری دل را قساوت می‏بخشد. پس می توان نتیجه گرفت که کم خوری مانع قساوت قلب می شود.
مراد از کم خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پر خوری مریض نشود. ملاک این است که از پرخوری بدنش بیمار نگردد. پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود ، نکوهیده می باشد . بدن چون مرکب پرواز روح است ،باید قوی و چالاک باشد .
علاوه برآن چه گذشت اموری مانند:
1 - مهربانی کردن به یتیم،
2 - خوردن بعضی غذاها و میوه‏ها مانند عدس، انجیر، انار، نان جو، سرکه، انگور و زیتون،
3 - یاد و ذکر خدا،
4 - قرائت قرآن،
5 - شرکت در تشییع جنازه،
6 - پرداخت بدهی‏ها،
7 - شستشوی لباس‏ها،
8 - رفتن به بیمارستان‏ها و سرکشی به بیماران و مستضعفان،در رقت قلب موثر است.(9)
بنابراین انسان با توبه و انابه به درگاه خدا و ترک گناه ،قادر به گریستن خواهد بود.
نوشته اید : « بنده هر از گاهی هم مداحی گوش می دهم » . به دو نکته توجه کنید :
1- از افراط در گوش دادن به این گونه نوار ها بپرهیزید. افراط و تفریط در هر کاری، نه تنها انسان را به نتیجه دلخواه نمی رساند، بلکه گاه نتیجه عکس می دهد. در مورد گوش دادن نوار های روضه وسایر عبادات هم چنین حکمی صادق است. برای رسیدن به اعتدال و میانه روی باید شناخت خود را نسبت به واقعیت های زندگی و تعالیم اسلامی افزایش دهیم و در همه مراحل، زندگیِ پیشوایان دین را سرمشق خود سازیم.
در این مورد نیز به تدریج بکوشید همراه با تنظیم وقت برای گوش دادن به نوارهای مداحی ، معرفت و شناخت خود را از مسایل عقیدتی مانند خداشناسی، پیامبر و امام شناسی و معاد شناسی بالا ببرید. نیز درباره اسرار و حقایق عبادات مطالعه نمایید. وقتی عبادت همراه با شناخت و معرفت باشد، حالت نشاط و شادابی در انجام آن ها حفظ خواهد شد.
2- ادبار و اقبال دل:
یکی از موضوعاتی که در روایات مطرح شده، تغییر حالات و دگرگونی دل است. امام علی(ع) بر پذیرش این واقعیت تأکید نمود و فرمود:‌"دل گاهی میل دارد و گاهی میل ندارد (اقبال و ادبار). هر گاه حال خوشی داشتید، نافله را هم بخوانید . هر گاه می بینید میل ندارید، به واجبات اکتفا کنید". (10)
معنای سخن فوق آن است که باید حالات روح را ملاحظه کرد. از هر گونه اکراه و اجبار و تحمیل اجتناب ورزید. دلیلش را جای دیگر فرمود: "إنّ القلب إذا أکره عمی؛ دل اگر مورد اجبار قرار گیرد، نابینا می شود". (11) برای اینکه در مجلس روضه حالت رقت قلب خود را از دست ندهید ،هرگاه حال روضه داشتید در این مجالس شرکت کنید . هرگاه حال آن نبود ،خود را ملزم به شرکت نکنید . اگر شرکت کردید ،خود را ملزم به اشک ریختن و گریه نکنید، بلکه خود را در حالت تباکی (گریه کردن ) قرار بده . ان شاءالله از ثواب گریه بر مظلومیت اهل بیت بهره مند خواهی شد.

پی نوشت ها:
1. احسان بخش ،آثار الصادقین , ج 2 ،ص 77.
2.همان , ج 2 ،ص 72 .
3.همان , ص 73..
4.مکارم الاخلاق , ص 317 .
5. قلب سلیم , ص 301 تا 357.
6. وسائل الشیعه , ج 11 ،ص 337.
7. نهج البلاغه ،خطبه 113 .
8. اصول کافی ،ج 3 ،ص 329.
9.قلب سلیم ،ص232.
10. نهج البلاغه، قصار 184.
11. همان، قصار 304.