نظر فلاسفه وعقلا درمورد علوم غريبه چيست؟باذكر منبع

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
نخست بايد مفهوم علوم غريبه و مصداق و کاربرد و هدف و فايده آن به طور اجمال روشن شود ، تا مشخص گردد که نظر مثبت يا منفي فلاسفه و عقلا متوجه چه اموري است .
علوم غريبه، علومي مانند علم حروف و اعداد، علم اوفاق، جفر، (جفر صغير و جفر كبير) خافيه، كيميا، ليميا، هيميا، سيميا، ريميا و علوم ديگر است كه شيخ بهايي اين علوم را در كتاب «كلّه سرّ» جمع كرده است كه هر حرفي اشاره به علمي دارد.
توضيح اين علوم در جلد اول «الميزان»، ص 246 بيان شده است.
در اين باب كتاب‏هاي گوناگون نوشته شده است . نياز به استاد و تعليم و تعلّم دارد، آن هم نه يك سال و دو سال، بلكه چندين سال.
براي مطالعه بيش تر در اين باب، به كتاب «مفاتيح المفاليق و زبدة الالواح» محمود دهدار عياني و يا «شرح كنوزالاسما» عياني، كه استاد علامه حسن‏زاده آملي در كلمه 343 کتاب خود به نام « هزار و يك كلمه » به طور مبسوط آن اشعار را توضيح داده است، مراجعه کنيد.
براي روشن شدن مطلب به توضيح چند نکته بسنده مي کنيم .
1 - در يك تقسيم بندي علوم را به دو بخش تقسيم نموده اند :
علوم خفي (علوم غريبه) و علوم جلي ( علوم نظري و تجربي).
خفي به معني پنهان و جلي به معني آشكار است.
بنابراين علوم غريبه جزء علومي است كه اربابان اين فن و يا علم، آن را همواره از ديد نامحرمان و ناشناسان پنهان داشته، در تعليم و تعلم شرايطي را مورد نظر قرار داده اند.
اين علوم نيز خود داراي شاخه هاي گوناگوني است و دو نوع كاربرد براي آن متصور است:
يكم: كاربرد عام.
دوم: كاربرد خاص.
منظور از كاربرد عام ، همان است كه مي توان از آن به وصول به مطلوب ياد نمود.
به عبارت ديگر، هدف از تمامي شاخه هاي علوم غريبه نيل به مطلوب و كشف مجهول است. ليكن هر شاخه اي نيز عهده دار اين وظيفه است. با آوردن مثالي اين موضوع روشن تر مي­گردد.
راه پزشكي به طور كلي مربوط به شناخت بدن جانداران، نحوه فعاليت و تشخيص دادن امراض و معالجه آن است . اين موضوع در طب عمومي يافت مي­گردد. ليكن هر بخشي از بدن نيز داراي تخصصي مربوط به خود مي باشد. پزشكي نيز مربوط به آن بخش وجود دارد كه علاوه بر اطلاعات عمومي، پزشک در ويژگي هاي بدن، در يكي از شاخه هاي آن به گونه تخصصي تحصيل نموده و فعاليت دارد.
بنابراين، زماني كه تعبير علوم غريبه را به كار مي بريم ،بايد روشن كنيم كه منظور از آن، عموم شاخه هاي علوم غريبه است و يا شاخه يا شاخه هاي خاصي از آن.
تا اين جا روشن شد كه هدف علوم غريبه، رسيدن به مطلوب و كشف مجهول است. ديگر اين كه اين علوم، مانند بسياري از علوم تجربي و نظري، داراي شاخه هاي گوناگوني است. هر شاخه اي نيز عهده دار وظيفه اي خاص.
2 - علم جفر، از علوم غريبه است كه به وسيله آن، به برخي از اطلاعات آينده دست مي‏يابند. پايه‏هاي اين دانش، برنوعي رياضيات پيچيده استوار است. البته پي‏گيري آن را به شما توصيه نمي‏كنيم؛ ولي مي‏توانيد در منابع زير،اطلاعات در مورد آن کسب كنيد:
1ـ نفايس الفنون، شمس الدين آملي؛
2ـ سرمايه سخنوران، ج 1، مقدم؛
3ـ گلزار اكبري، نهاوندي؛
4ـ انواع و اشكال شناخت، آل اسحاق.
با توجه به پيشرفت علوم جديد مي توان گفت:
پيشرفت تحقيقات علمي، بعضي از علوم غريبه را از تحت اين عنوان خارج کرده و جزء علوم تجربي و آشکار در آورده ، مثلاً هيپنوتيسم که مدت هاي بسيار طولاني از علوم غريبه به شمار مي آمد، ‌امروزه از موضوعات شناخته شده تحقيقات روان‌شناسي است.
اگر چه اصولي که هيپنوتيسم بر آن ها استوار است، مانند اصول اغلب فرايندهاي ذهني، هنوز هم درست شناخته نشده، اما در عصر انفجار اطلاعات، ديگر اين اصول همانند گذشته از امور غيبي فوق طبيعي و از علوم غريبه شمرده نمي شوند .
خواب مغناطيسي مانند خنده و عشق از فرايندهاي طبيعي است. ناشناخته بودن آن در حد هيپنوتيسم است نه بيش تر از آن .
نيروي روشن‌بيني و غيبگويي و تله‌پاتي و برتري نفس بر ماده، از مطالب بنيادي همه مدعيان علوم غريبه از قديم‌ترين ايام تاکنون بوده، ‌اما در سال‌هاي اخير اين مسايل مورد تحقيق تجربي علمي و موضوع علم جديد« روح‌شناسي» و روانکاوي قرار گرفته است.
بدين گونه اين نيروها اهميت خود را به عنوان امور پنهان و غيبي يا علوم غريبه از دست داده‌اند، اگر چه هنوز هم از اموري مانند حافظه و عواطف اطلاع چنداني از کيفيت آن ها در دست نيست.
بنا بر اين ، با پرتوي که تحقيقات علمي بر گوشه هاي تاريک عالم اسرار مي افکند، علوم غريبه مصاديق خود را از دست مي دهد، همچنان که علم احکام نجوم در مقابل علم نجوم، کيميا به عنوان يکي از علوم غريبه در مقابل شيمي، درمان با سحر و جادو در مقابل درمان طبي علمي، اخبار از آينده در مقابل روح شناسي از رونق و اعتبار افتاده است.(1)
با توجه به توضيحات فوق ، فلاسفه و عقلاي اسلامي در مورد واقعيت داشتن علوم غريبه( غير از برخي از شاخه هاي سحر و جادو ) و يادگيري آن نظر مثبت دارند . چنان که فقها نيز مي گويند : يادگيري اين علوم براي استفاده­هاي مشروع ، اشكال ندارد. از جمله استفاده مشروع آن ، ارشاد و تبليغ افراد و تشخيص حق از باطل است . مثلاً اگر كسي ادعاي پيغمبري نمايد (همان طور كه در گذشته افراد شيادي با فراگرفتن اين علوم چنين ادعاهايي ‏كرده‏اند ، و مرحوم شيخ بهايي با تسلط براين علوم توانست نقشه هاي مردي را كه ادعاي نبوت داشته، نقش بر آب کند ) و از طريق اين علوم بخواهد مردم را اغفال كند، ياد گرفتن اين علوم براي مبارزه با مدعي اشكال ندارد، ولي براي استفاده هاي غير مشروع و كسب مال جايز نيست.
پي‌نوشت‌:
1. دايرة‌المعارف فارسي، ج 2، ص 1759، نشر اميرکبير، تهران 1381ش.