من مردي ميانسال و متاهل هستم و با رضايت همسر اول خانم مطلقه و داراي دو فرزند جوان را به صيغه موقت به همسري گرفتم تا پس از طي مراحل قانوني و رضايت قانوني همسر اولم در دادگاه عقد دائم انجام گيرد. اما همسر اولم پس دادن رضايت در دادگاه قبل از گرفتن برگه دادگاه از رضايت خود پشيمان شد و حالا نه تنها راضي به ازدواج مجدد نيست بلكه خواستار به هم زدن صيغه موقت هم ميباشد. اين در حالي است كه همسر دومم در خانه اي كه براي او تهيه كرده ام زندگي ميكند و همه خانواده او و دو فرزند جوان او نيز از قرار ما اطلاع داشته اند. حال نميدانم چه برخوردي با آن دو بايد داشته باشم . همسر اولم براي قطع ارتباط ما تهديدهاي مختلفي از جمله خودكشي و طلاق ميكند و همسر دوم نيز معتقد است كه جدايي زندگي او را فنا ميكند . نميدانم چه برخورد و روشي داشته باشم كه در پيشگاه خداوند مسول مشكلات و عواقب بر خورد با هيچ يك نباشم. همسر اولم به هيچ وجه حاضر به سازش و قبول همسر دوم نيست با اينكه ابتدا با رضايت خود ايشان و در حضور خودشان صيغه خوانده شده.
اگر چه ميدانم از نظر قانوني و شرعي با هر كدام ميتوانم برخورد و يا جدا شوم اما از اينكه عملم موجب آزار و اذيت و دل شكستن و تباه شدن زندگي هر يك شود ، از عاقبت خود و مسوليتم در پيشگاه خداوند به شدت نگران و سر در گم هستم.
لطفا راهنمايي كنيد كدام يك را بايد حفظ كنم و آيا در مقابل مشكلات بعدي آن يكي چقدر مسولم.
پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
توجه شما را به نكات ذيل جلب ميكنم:
1- ترديدي نيست كه عقلاً و عرفاً حفظ همسر اول و زندگي مشترك اوليه در اولويت كاري شما قرار دارد . تداوم ازدواج موقت در فرع ازدواج دائم قرار دارد. بالاخره ازدواج دائم با همسر اول تان يك سري ملزومات و تعهدات براي شما همراه داشته است كه نميتوانيد به بهانه ازدواج موقت چشم بر آن بپوشيد.
2- در بسياري موارد ورود يك شخص آگاه و غير ذينفع در ماجرا بسيار اثرگذار ميباشد. اين شخص كه ميتواند يك روانشناس باليني يا يك مشاور خانواده يا يك روحاني با تجربه باشد، ميتواند با شنيدن بيطرفانه دعاوي طرفين، به تعديل و اصلاح موارد اختلافي بپردازد .چه بسا خود شما نتوانيد به تنهايي به حل كارآمد اين مسأله بپردازيد.
3- با توجه به اينكه شرعاً ازدواج موقت شما (البته با عنايت به اين مطلب كه موجب آزار و اذيت يا بروز طلاق عاطفي يا قانوني با همسر اول تان نگردد) با اين خانم بلامانع است، ميتوانيد با توافق همسر دوم تان روابط را به حداقل برسانيد . به صورت غير علني و به دور از چشم همسر اول تان به آن ادامه دهيد. البته تصور نشود كه ما با اينگونه روابط زيرزميني شرعي موافقيم بلكه نظر ما چيزي جز آن نيست كه در حد امكان از هرگونه رابطه زناشويي موازي ،هر چند مشروع باشد، پرهيز شود.
دليل بسيار روشن است چرا كه ازدواج موقت بر خلاف تصور اوليهتان چيزي جز دردسر براي شما و همسر اول و دوم تان در پي نداشته است. پيامدهاي بسيار منفي آن سال ها بر زندگي شما و فرزندان شما و ايشان سايه خواهد افكند.
چه بسا از مرد ميانسالي مانند شما توقع دورانديشي و خويشتنداري بيش تري ميرفت ، هر چند بر خلاف بسياري از مردان امروزي تا حدودي دورانديشانه و خردمندانه وارد اين مساله چالش برانگيز شدهايد.
در صورت امكان همسر دوم تان را متقاعد به فسخ صيغه يا به حداقل رساندن مدت صيغه نماييد . بار ديگر با بازسازي روحيعاطفي به زندگي اول خود بازگرديد.
در پشيماني همسر اول تان حكمتهاي الهي پيدا و پنهاني نهفته است كه نبايد به سادگي از كنار آن گذر نماييد.
در صورت پايداري رضايت همسر اول و موفقيت شما در دائمي كردن ازدواج موقت باز مشكلات اين ازدواج پرحاشيه پايان نميپذيرفت . دير يا زود شما را با مشكلات عديدهاي كه به مراتب پيچيدهتر و سختتر از مشكل كنوني شماست، مواجه ميساخت.
نيك بپذيريد كه خويشتنداري جنسي يا عاطفي از هرگونه ازدواج موقت يا مجدد به مراتب آسان تر و كم هزينهتر است.