در نشست سوم تاریخ شفاهی حوزه های علمیه مطرح شد:
به همت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، سومین نشست تاریخ شفاهی حوزه های علمیه، با رویکرد حوزه علمیه نجف و قم چهارشنبه 27 آبان 1394 برگزار شد.
 با دستور آیت الله بروجردی در راستای تقریب مذاهب اسلامی، جلد ملاحم و فتن بحار الانوار ممنوع الطبع شد

در آغاز این نشست استاد یوسفی غروی در پاسخ به پرسش چرایی و چگونگی تعطیلی حوزه علمیه نجف در ایام شهادت ائمه، این تعطیلی ها را پاسداشت مقام پیشوایان دینی در حوزه نجف دانستند که از دیرباز مرسوم بود. ایشان افزودند: البته در همان روزهای تعطیل، در واقع درس فقه و اصول تعطیل می شد و حوزویان درسهای جنبی مثل مباحث اعتقادی مانند باب حادی عشر را می خواندند.
در ادامه دبیر نشست جناب دکتر صفری فروشانی با پیگیری موضوع نشستهای پیشین، پرسشهایی درباره علت و نحوه ورود علامه عسکری به تاریخ نگاری مطرح کردند که استاد یوسفی غروی در پاسخ، نخست شخصیت و علت شهرت علامه عسکری را مورد توجه قرار دادند و گفتند: با اینکه شهرت خانوادگی پدری علامه عسکری، شریف ساوجی بود، اما ایشان به لقب عسکری که شهرت خاندان مادریشان بود شهرت یافتند.
استاد یوسفی غروی با بیان وضعیت جهان تشیع در آن دوره ،چرایی حضور علامه عسکری، در عرصه تاریخ پژوهی را برگرفته از ایده پاسخگویی به شبهات اهل سنت در آن دوره دانستند و گفتند : با نشر کتابهای شیعیان در بیروت و جوامع عربی، آنها احساس خطر کردند و به نشر کتابهای زیادی علیه شیعیان با هدف شبهه سازی پرداختند و از آنجا که عبدالله بن سبا، پایه بسیاری از شبهه سازی ها بود، علامه عسکری با این اندیشه که با پاسخ به این شبهه، می توانست کار بسیاری از هجمات را یکسره کند، کار تاریخی اش را با کتاب عبدالله بن سبا آغاز کرد و بعدها درباره صحابه و تقدیس آنها نزد اهل سنت واکاوی نموده و کتاب صد و پنجاه صحابی ساختگی را در این راستا به رشته تحریر در آورد.
ایشان به ماجرای آقای شیخ محمد تقی قمی، و طرح دارالتقریب پرداخت و ضمن بیان تاریخچه این مرکز، به علاقه مندی آیت الله بروجردی برای همکاری با دار التقریب و هماهنگی های فراوان ایشان اشاره کرد و گفت: بر اساس دستور این مرجع تقلید بود که جلد هشتم بحار چاپ قدیم که همان ملاحم و فتن و حوادث پس از رحلت پیامبر بود، در راستای تقریب مذاهب اسلامی، چاپ نشد و اینکه برخی می گفتند با پیروزی انقلاب اسلامی، این جلد ممنوع الطبع شد، حقیقت تاریخی ندارد.
در ادامه استاد یوسفی غروی به چگونگی جابجایی مرجعیت از نجف به قم اشاره کردند و نقش شیخ نصرالله خلخالی وکیل سابق آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی که در آن زمان وکیل آیت الله بروجردی بود، را مورد توجه قرار دادند که که با جمع آوری 400 امضا این امر را تحقق بخشید.
این استاد حوزه همچنین به جایگاه تقریب مذاهب در اندیشه مراجع و اندیشمندان حوزه نجف پرداخت و کتاب اصل الشیعه و اصولها از آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطا و شماری از کتب شهید صدر، آیت الله سید محسن حکیم و علامه عسکری را بخشی از همین رویکرد در میان حوزویان دانستند. 
سپس دکتر صفری پرسشی درباره رویکرد دانشگاهی علامه عسکری طرح کردند که استاد یوسفی غروی به پیشینه همکاری علامه عسکری با مجامع دانشگاهی، همچنین بنیان گذاری مدارس در بغداد، تاسیس حزب الدعوه عراق و همکاری علمی با آیت الله طالقانی در ایران پرداخت. ایشان در ضمن توضیح جریان مسافرت آیت الله حکیم به حج و همراهی علامه عسکری با ایشان به داستان معروف خطاب قرار گرفتن بن باز مفتی وهابی از سوی آیت الله حکیم اشاره کردند.
در ادامه دکتر صفری دبیر نشست ضمن اشاره به تاریخ نگاری مقدس در حوزه نجف و تقسیم آن به دو بخش «متعهدانه» مثل دکتر عبدالله فیاض، دکتر احمد وائلی و «مستشرقانه» مانند سید جواد علی یا کامل مصطفی شیبی، این پرسش را مطرح کردند که تاریخ نگاری مقدس در میان این طیفها چگونه بود؟ استاد یوسفی غروی در پاسخ، به زندگی نامه هر یک از این شخصیتها پرداخت و چند و چون نگارش کتابها و سا ختار فکریشان را توضیح داد. افزون بر آن، به تاریخ نگاری شهید صدر و نگارش کتاب فدک اشاره کردند و گفتند: شهید صدر با رویکرد تقریبی علاقه ای به چاپ این کتاب نداشت و در عین حال در پاسخ عباس محمود العقاد تاکید داشتند که دوران آزاد اندیشی در مصر مربوط به عهد فاطمیان مصر بود. استاد یوسفی غروی گفتند: شهید صدر معتقد بود آنچه عادل ادیب در الائمه الاثنی عشر، مطرح کرده است به تمامه نظرات اوست.
گفتنی است در این نشست که به دعوت گروه تاریخ مرکز ملی پاسخگویی برگزار شد، استاد میرباقری و شماری از اساتید پژوهشگاه ها و دانشجویان تاریخ سایر مراکز نیز حضور داشتند.