چرا اکنون که عصر تکنولوژی و سرعت است، باید در سفر روزه نگیریم و نماز را شکسته بخوانیم؟

از آیاتی که دربارة‌ نماز و روزه مسافر نازل شده استفاده می شود که احکام مسافر، به جهت آسان گرفتن و آسایش وی است. در آیة 184 بقره آمده است:
«فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضاً‌ أو علی سفر فعدّة مِن أیام أخر یریدالله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر؛ پس هر کس ماه رمضان در شهر و وطن خود باشد، باید روزه بگیرد و هر کس بیمار یا مسافر باشد، در ایّام دیگر روزه بگیرد. خدا آسانی را برای شما اراده کرده و مشقت و سختی را از شما نخواسته است». براساس روایات بین شکسته شدن نماز و روزه تلازم است (استثنائاً در چهار مکان مقدس: مکه، مدینه، حائر حسینی و مسجد کوفه، مسافر بین قصر و اتمام نماز مخیّر است ، ولی روزه نمی‌تواند بگیرد. در مدینه منوره مسافر می‌تواند سه روز روزة مستحبی بگیرد، گرچه نمازش را شکسته بخواند) یعنی هر جا نماز شکسته شود، روزه نمی‌شود گرفت (البته اگر در ماه مبارک رمضان بعد از ظهر شرعی مسافرت کند، روزه را باید بگیرد، ولی چنانچه نماز ظهر و عصر را نخوانده باشد و بخواهد در سفر بخواند، باید شکسته بخواند).
امام باقر (ع) فرمود: «لیس یفترق التقصیر و الافطار، فمن قصر فلیفطر؛ شکسته شدن نماز و روزه جدایی ناپذیر است، پس هر کس نماز را شکسته خواند، باید روزه را افطار نماید». (1) نیز فرمود: « وقتی نمازت قصر شد، روزه‌ات را افطار کن و هر جا روزه‌ات را افطار کردی، نمازت را شکسته بخوان».(2)
نیز در خصوص نماز در سوره نسا آیه 101 آمده است : «و اذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلاة؛ هنگامی که سفر کنید گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه بخوانید.» مقصود این است که در سفر شکسته خواندن نماز واجب است، «ولا جناح» در این جا به معنای وجوب است. از حضرت امام باقر(ع) دربارة «لا جناح» در این آیه سؤال شد، حضرت فرمود: همان گونه که «لا جناح» در آیة صفا و مروه به معنای وجوب است، در این آیه هم به معنای شکسته بودن نماز در سفر به گونة وجوبی است، نه به معنای مخیر بودن بین تمام و قصر(3).
خداوند منّت گذارده و حکم امتنانی برای مسافر وضع و هدیه کرده است. رد کردن و برگرداندن هدیة الهی،‌ خلاف ادب است. بنابراین عقل سلیم تجویز نمی کند که بر خلاف خواستة خداوند در سفر، نماز را تمام بخواند و یا روزه بگیرد امّا اگر کسی بر خلاف این حکم عمل کند،‌ یعنی مسافر در سفر نماز را چهار رکعتی بخواند ویا روزه بگیرد،‌ صحیح نیست، به دلیل روایاتی که وارد شده که کوتاه خواندن نماز در سفر یک نوع تخفیف الهی است و ادب اقتضا می کند که انسان این تخفیف را رد نکند و نسبت به آن بی اعتنایی به خرج ندهد. در روایات اهل سنت از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که در باره نماز قصر فرمود : «صدقة تصدق الله بها علیکم فاقبلوا صدقته؛ (4) هدیه ای از خداوند است. آن را بپذیرید».
نظیر این حدیث از طریق شیعه نیز آمده است. امام صادق (ع) از پیامبر نقل می کند: «افطار در سفر و نماز قصر، از هدایای الهی است. کسی که از این کار صرف نظر کند، هدیه الهی را رد کرده است» .(5)
امام باقر(ع) فرمود: «گروهی با پیامبر در ماه مبارک رمضان در سفر بودند. پیامبر در سفر روزه نگرفت، ولی برخی از همراهان روزه گرفتند. پیامبر فرمود: « اینان تا روز قیامت از نافرمانان خواهند بود».(6)
امام صادق(ع) فرمود: «خدا بر مریض و مسافر تصدًق کرده که روزه نگیرند. آیا پسندیده است که صدقة خدا برگردانده شود؟!‌»(7)
امّا این که در زمان ما مسافرت‌ها آسان شده و در مدت کمی مسافرت هشت فرسخی انجام می شود و خستگی احساس نمی شود، بنابراین روزه گرفتن در مسافرت مشکل نیست،‌ جوابش این است که: علّت و فلسفة واقعی احکام شرعی بر ما معلوم نیست. روایات حکم تقصیر نماز و روزه نگرفتن را بر سفر هشت فرسخی مبتنی کرده، چه مسافر خسته شده و چه خسته نشده باشد. بنابراین ملاک در قصر و اتمام نماز و افطار روزه، خستگی و عدم آن نیست، گرچه سفر حتی با وسایل سریع السیر خسته کننده است. ملاک مقدار مسافت است. اگر ملاک را خستگی و عدم خستگی بگیریم، چه بسا افرادی با شتر مسافرت بیست فرسخ انجام می دهند، ولی خسته نمی شوند؛ برعکس افرادی دو فرسخ مسافرت می کنند و خسته می‌شوند. پس ملاک بر اساس روایات، پیمودن مسافت شرعی یعنی هشت فرسخ است. هر کس این مقدار مسافت را چه در یک روز یا در چند دقیقه بپیماید، ‌نمازش شکسته خواهد بود و روزه را باید افطار کند.(8)
به عبارت دیگر: گرچه یکی از عوامل این حکم، آسان گرفتن بربندگان است، امّا قرائن نشان می دهد که تنها عامل نیست،‌ زیرا کسی که با خستگی زیاد به مقصد رسیده، ‌در همان زمان که به مقصد می رسد، اگر قصد ده روز اقامت کند، ‌نمازش تمام است و روزه هم در شرایط وجوب ، واجب خواهد بود. پس ملاک در سقوط روزه و شکسته شدن نماز تنها خستگی نیست.
پی¬نوشت¬ها:
1و2 – وسائل الشیعه،‌ج7، ص 130 و 131، از ابواب من یصح منه الصوم، باب 4، حدیث 1 و 2.
3 – نورالثقلین ، ج1، ص 542.
4 – سنن بیهقی، ج 3، ص 134 .
5 – تفسیر نمونه، ج4، ص 97، به نقل از وسایل الشیعه، ج 5، ص 540 .
6 - وسائل الشیعه، ج 7، ص 124.
7 - همان.
8 - تفسیر المیزان، ج 2، ذیل آیة‌184 بقره،‌ ص 11.